ماهنامه سپیده دانایی - فاطمه عزیززاده*:«نگین 9 ساله، امروز موقع برگشتن از مدرسه با گریه از مادر خود خواست که اجازه دهد مدرسه نرود. وقتی مادر از دلیل نرفتنش پرسید، نگین فقط گفت که مدرسه را دوست ندارد و دیگر نمی خواهد برود. مادر نگین موقع آویزان کردن لباس های او متوجه پارگی کوچکی در آن ها شد. خط کشی هم که خیلی دوست داشت در میان وسایلش نبود، ولی نگین علت آن را فقط با نمی دانم پاسخ داد. روزهای بعد هم نگین با عدم تمایل و با بهانه جویی به مدرسه رفت.» شاید شما هم با این مشکل مواجه شده باشید و وقتی رد آن را از مدرسه گرفته اید با یک بچه قلدر مواجه شده اید که با فرزندتان درگیر شده است. این جور وقت ها چه باید کرد؟
قلدری نوعی رفتار پرخاشگرانه است که به قصد آزار و آسیب دیگران و از طریق تهدید یا زورگویی صورت می گیرد. این مساله در میان کودکان بسیار شایع است و می تواند بسیار مخرب هم باشد. یادتان باشد که همه به ها سلامت روان کامل ندارند. آن ها ممکن است پرخاشگری را از خانواده آموخته باشند، ممکن است برای جلب توجه پرخاشگری کنند یا ممکن است از پرخاشگری به عنوان راه حل مساله انتخاب کنند.
مثلا ممکن است قلدری کنند تا مشق های شان را یک نفر دیگر بنویسد یا غذای یک نفر دیگر را بخورند. گاهی هم قلدری، گونه ای از اعتماد به نفس کاذب است. ممکن است دانش آموزی فقط به خاطر فیزیک درشت تر یا قدرت رهبری گروه حس کند که مختار است هر کاری از دستش بر می آید از جمله سوءاستفاده از فیزیک بدنی یا قدرت رهبری را انجام دهد. در هر صورت فرزند ما باید بداند که با قلدرهای مدرسه چگونه برخورد کند.
قلدری فقط پسرانه نیست
قلدری شکل های مختلفی دارد، مانند لقب یا اسم گذاشتن روی دیگران، مسخره کردن آن ها یا با بی انصافی پشت سرشان داستان یا شایعه های زشت پخش کردن. این مدل از قلدری در دختران شایع تر است. قلدری می تواند جسمی هم باشد، مثل هل دادن، لگد یا کتک زدن، پیغام های زشت یا توهین آمیز فرستادن، مسخره کردن مردم هم نمونه هایی از قلدری هستند که در بین پسران شایع تر است. البته خیلی از کودکان گاهی با هم دعوای شان می شود و کتک کاری می کنند یا به هم حرف های زشت می زنند یا همدیگر را مسخره می کنند، اما این کار ضمن سرگرمی و بازی اتفاق می افتد.
کودکان آسیب پذیر
وقتی این رفتارها حالت دایمی، همیشگی و تهدیدآمیز پیدا کند، معمولا متوجه کودکانی می شود که نمی توانند از حق خودشان دفاع کنند. معمولا در کنار هر دانش آموز پرخاشگری یک دانش آموز منفعل هم هست. حتی وقتی قلدری در مورد کودکانی اتفاق می افتد که ممکن است بتواند حق خود را بگیرند، تبدیل به مشکلی می شود که برای همه اهمیت پیدا می کند.
چه بکنیم؟
مشکل برخورد را بچه قلدرها در مدرسه مشکل پیچیده ای ست اما بدون راهکار هم نیست. با رعایت کردن توصیه های زیر هم از قلدری دوباره تا حدی پیشگیری می شود و هم دستتان می آید موقع شنیدن از قلدری چه کار باید بکنید.
1- رابطه تان را بهتر کنید
ارتباطتان را با فرزندتان بهتر کنید و ساعات بیشتری را برای بودن با او بگذارید. در اغلب اوقات بچه ها در مورد زورگویی های که در مدرسه به آن ها شده با والدین صحبت نمی کنند، مگر این که با پدر و مادرشان ارتباط خوبی داشته باشند. یادتان باشد این مشکل معمولا مایه شرمساری بچه هاست و حرف زدن در مورد آن برای بچه ها خیلی سخت است.
2- هرگز سرزنش نکنید
هیچ وقت کودکتان را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهید. مثلا نگویید «خیلی بی عرضه و بی دست و پایی که بهت زور گفتند». وقتی کودکتان چنین جمله ای می شنود، انگار دو بار آسیب دیده است؛ یک بار از طرف بچه قلدر و یک بار از طرف شما.
از او حمایت کنید و به او اطمینان دهید که کنارش خواهید ماند تا مشکل حل شود. وقتی شما کودکتان را سرزنش می کنید او هرگز دوباره در مورد این مشکل و مشکلات پیچیده تر و شدیدتر مثل سوءاستفاده جنسی با شما حرف نخواهد زد.
3- به مدرسه خبر دهید
سریع تر به مدرسه اطلاع دهید و بخواهید که مشکل را پیگیری و حل کنند. خودتان هم تا حل شدن مساله پیگیری تان را ادامه دهید و هیچ وقت اجازه ندهید موضوع رها شده و فراموش شود. این طور هم عملا از کودکتان حمایت می کنید و هم الگویی برای فرزندتان می شوید که در مواقع بی پناهی چطور به مرجع قدرتی که می تواند مساله را حل کند، مراجعه کنید.
4- یادش بدهید جرات داشته باشد
جراتمندی را به فرزند خود آموزش دهید. جراتمندی معادل خشونت نیست، بلکه مهارتی است که توسط آن بدون این که به طرف زورگوینده صدمه ای وارد کند یا با او درگیر شده یا توهینی به او بکند، اجازه ندهد با او بدرفتاری شود. مثلا به او بگویید «اگر خواست اذیتت کند، محکم جلوی او بایست و با صدای بلند به او بگو اجازه نمی دهد این دفعه زور بگوید».
به کودک یاد دهید بلافاصله به ناظم مدرسه یا معلمین اطلاع دهد و در کنار دوستانش باشد تا فرد قلدر جرات آزار رساندن به او را پیدا نکند. البته گاهی جراتمند نبودن کودکتان می تواند پیام هایی برای خود شما داشته باشد. آیا به اندازه کافی در خانه به کودکتان اعتماد به نفس داده اید؟ آیا اجازه داده اید اظهارنظر کند و نه بگوید. آیا توانایی هایش را تایید کرده اید؟ آیا نیازهایش را محترم شمرده اید؟ آیا خودتان الگوی خوبی از جراتمندی بوده اید؟ خودتان درخواست ها و جواب درخواست ها را محترمانه و قاطعانه بیان کرده اید؟
5- پرخاشگری را توصیه نکنید
متاسفانه بعضی از والدین این باور را دارند که چون پرخاشگری در جامعه رایج است باید پرخاشگرانه مقابله به مثل کرد. غافل از این که جامعه از همه ما تشکیل شده است. اگر ما هم به جمع پرخاشگران بپیوندیم، نه تنها حال جامعه خوب نمی شود، بلکه داریم به پرخاشگری بیشتر و بیشتر دامن می زنیم. پس هرگز از کودکتان نخواهید که مقابله به مثل کند. هرگز به او نگویید «دفعه بعد اگر تو را زد تو هم او را بزن».
با توصیه به مقابله به مثل هم به کودکمان یاد می دهیم به جای جراتمند بودن پرخاشگر باشد. هم مراجع قدرت در مدرسه مثل ناظم، معلم و مدیر را نادیده می گیریم و پرونده انضباطی کودکان را سنگین می کنیم. هم در صورتی که فرزندمان حرفمان را گوش دهد و بخواهد مقابله به مثل کند و نتواند غیرمستقیم اعتماد به نفسش را کم می کنیم و خشم های فروخورده اش را زیاد.
* کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
:: موضوعات مرتبط:
دانستنیها ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0