از زماني كه هربرت جرج ولز كتاب جنگ دنياها را در سال 1898 / 1277 منتشر كرد، حمله موجودات فضايي سوژه بسياري از آثار تخيلي در سراسر جهان شد. ترس از چنين حملاتي از جاهايي مانند مريخ يا توسط موجوداتي خارج از كهكشان ما و حتي از ابعاد ديگر هر از چندگاهي مانند جزر و مد دنياي نااميد كره زمين را درمي‌نوردد.

محققان متوجه شدند ترس از حمله موجودات فرازميني در حال افزايش است. بسياري معتقدند حادثه روزول در سال 1947 در اثر برخورد يك بشقاب پرنده با زمين رخ داده است. علاوه بر آن تصاوير و ويديوهاي معتبري كه تاكنون از اشياي پرنده موجود در آسمان تهيه شده نيز رو به افزايش است و مي‌‌تواند به گونه‌اي تاييدكننده اين واقعيت باشد كه احتمال حمله از جانب موجودات فضايي رو به افزايش است.

شواهد: انتشار تصاوير، ويديوها و اسناد رسمي كه ادعا مي‌كند كشورهايي در جهان در طول 50 سال گذشته فعاليت اشياي پرنده ناشناس را مشاهده كرده‌اند، داستان‌هايي كه افراد گروگان گرفته شده و برخي ديگر مطرح كرده‌اند.

احتمال: 1 درصد

برخورد سياره ناشناخته نيبيرو به زمين

در هزاران سايت و بلاگ اينترنتي ادعا شده كه در سال‌هاي اوليه قرن 21 ، سياره‌اي كشف نشده با زمين برخورد كرده يا از فاصله بسيار نزديك آن عبور مي‌كند و اين اتفاق يا منجر به نابودي تمامي تمدن‌هاي روي زمين مي‌شود يا دگرگوني‌هاي بسيار بزرگي در سراسر اين سياره به وجود مي‌آورد.

نام نيبيرو در اواخر دهه 1960 / 1340 توسط زكريا سيچين در كتابش مطرح شد. به اعتقاد سيچين، نيبيرو سياره‌اي در منظومه شمسي ماست كه در مداري نامنظم مي‌چرخد و هر 3700 سال به محدوده داخلي وارد مي‌شود. اما سيچين هيچ‌گاه نگفت كه اين سياره زمين را تهديد خواهد كرد. برخي ديگر هم معتقدند نيبيرو خواهر كوتوله قهوه‌اي رنگ خورشيد ماست و براي اولين بار در انتهاي سال جاري ديده خواهد شد.

شواهد: شواهد بسيار كمي در اين مورد موجود است. در اين بين برخي به كشف سال 2005 / 1384 ناسا استناد مي‌كنند كه دهمين سياره در حاشيه خارجي منظومه شمسي را به ما معرفي كرد. بسياري معتقدند اين سياره در سال 2012 از فاصله نزديك به زمين عبور خواهد كرد، اما حقيقت اين است كه حركت اين سياره به احتمال زياد به سمت داخل منظومه شمسي نخواهد بود.

احتمال: 2 درصد

فاجعه خورشيدي

اين هم يكي از نظريه‌هاي فرا رسيدن آخرالزمان مطابق با تقويم مايا است كه البته شايد بر اساس شواهد علمي درست هم باشد. در اين نظريه در دسامبر 2012 / آذر 1391 فوران‌هاي عظيم و گازهاي دفع شده از خورشيد، زمين را احاطه كرده و بشريت و تمام اكوسيستم‌ها را نابود خواهند كرد. البته هيچ شواهدي وجود ندارد كه بتوان با كمك آن‌ها رويدادهاي مشابه با اين را در گذشته اثبات كرد.

شواهد: ممكن است ارتباطاتي بين چرخه‌هاي 11 ساله خورشيدي و چرخه‌هاي زماني ديده شده در تقويم مايا وجود داشته باشد، اگرچه اين شواهد بسيار ضعيف هستند. اما به هر حال فوران‌هاي خورشيدي مي‌توانند مشكلاتي مانند آسيب‌ديدگي ماهواره‌ها يا آسيب رسيدن به فضانوردان و حتي قطع برق در سطح گسترده را باعث شوند. اما قطعا اين فوران‌ها آن‌قدر قدرتمند نخواهند بود كه بتوانند زمين را در سال 2012 نابود كنند.

به اعتقاد دانشمندان در آينده بسيار دور و زماني كه سوخت خورشيد به پايان مي‌رسد، اين ستاره به يك غول سرخ تبديل شده و زمين را در برخواهد گرفت، اما اين اتفاق نه در سال 2012 بلكه حداقل تا 5 ميليارد سال ديگر رخ نخواهد داد. سال گذشته آپولينايو شيلي پيسكتان از ريش‌سفيدان مايايي اين ادعا را رد كرد و گفت: «جهان در سال 2012 به پايان نخواهد رسيد. من سال گذشته از انگلستان بازگشتم و شنيدن مداوم اين حرف‌ها و سوالات در مورد آخرالزمان مرا ديوانه كرد». ناسا هم اعلام كرده كه جهان در 21 دسامبر 2012 به پايان نخواهد رسيد.

احتمال: 3 درصد

تغيير قطب‌هاي مغناطيسي زمين

تعداد زيادي از معتقدان به آخرالزمان باور دارند كه در آينده، قطب‌هاي مغناطيسي زمين معكوس شده و به اين ترتيب جهت چرخش زمين برعكس مي‌شود كه اين موضوع مي‌تواند باعث بروز وقايع فاجعه‌باري شود. در اين بين آن‌ها به شواهدي در مورد تغيير قطب‌هاي زمين در گذشته اشاره كرده و ادعا مي‌كنند مي‌توان اين ادعا را با مطالعه لكه‌هاي خورشيدي و نظريه ميدان مغناطيسي اثبات كرد. بسياري معتقدند ماياها و مصريان باستان شواهدي در مورد تغيير قطب‌هاي زمين در آينده پيدا كرده‌اند و امروزه اسرار مربوط به آن يافته‌ها توسط دولت‌هاي جهان مخفي نگه داشته مي‌شود.

شواهد: مطالعات انجام شده توسط دانشمندان دانشگاه پرينستون و پاول ساباتي در تولوس فرانسه نشان مي‌دهد كه زمين در 800 ميليون سال پيش تعادل خود را بازيابي كرده است. آن‌ها مواد معدني مغناطيسي را در سنگ‌هاي رسوبي نروژ مطالعه كرده و متوجه شدند قطب شمال در طول 20 ميليون سال گذشته نزديك به 50 درجه جابجا شده كه تقريبا معادل يك‌چهارم فاصله بين دو قطب زمين است. دانشمندان ديگر هم متوجه شدند جابجايي‌هاي فصلي در مناطق هر دو قطب مي‌تواند در موقعيت آن‌ها تاثيرگذار باشد. اما چيزي كه دانشمندان و معتقدان به آخرالزمان در 2012 در آن توافق ندارند، زمان وقوع اين تغييرات است. در حالي كه بسياري از اين افراد معتقدند اين جابجايي قطب مي‌تواند در دوره زماني بسيار كوتاهي رخ دهد، دانشمندان معتقدند اين اتفاق حداقل به يك ميليون سال زمان نياز دارد.

احتمال: 10 درصد

ابرآتشفشان‌ها

يك ابرآتشفشان مي‌تواند از فوران هر آتشفشان ديگري در تاريخ مدرن بزرگ‌تر باشد. محققان معتقدند اين واقعه زماني اتقاق مي‌افتد كه مواد مذاب به پوسته زمين برسند اما نتوانند از آن عبور كنند. در ابتدا بخش زيادي از زمين در اثر فشار فوق‌العاده‌اي كه بر اثر اين رويداد به وجود مي‌آيد، نابود مي‌شود و پس از آن، مواد آتشفشاني در مقياسي عظيم به آسمان فوران خواهند كرد و ميليون‌ها تن مواد مذاب و گازهاي سمي در جو زمين منتشر مي‌شود. اين رويداد مي‌تواند جهان را در يك زمستان اتمي يا عصر يخبندان فرو ببرد كه در بدترين وضعيت مي‌تواند به پايان حيات در بخشي از زمين يا تمام آن منجر شود.

شواهد: اكثر نگراني‌ها از وقع ابرآتشفشان‌ها به پارك يلواستون در آمريكا محدود مي‌شود. تصاوير ماهواره‌اي در طول چند سال گذشته نشان از تغييراتي در حركت سنگ‌هاي گداخته در فاصله 16 كيلومتري زير زمين دارد. وين تاچر از تحقيقات زمين شناسي آمريكا اخيرا در نشريه نيچر نوشت:«ما مي‌دانيم كه ابرآتشفشان يلو استون تا چه ميزان ناآرام است. هيچ كس نمي‌داند كه آيا اين آتشفشان فوران خواهد كرد و در صورت وقوع اين اتفاق زمان دقيقش كي خواهد بود».

احتمال: 10 درصد

جنگ جهاني سوم

تقريبا درست در زماني كه جنگ جهاني دوم در سال 1945 / 1324 به پايان رسيد، نگراني‌ها در مورد شروع جنگي ديگر آغاز شد. زماني كه روسيه اولين بمب اتمي خود را دو سال بعد آزمايش كرد، رقابت سلاح‌هاي اتمي بين شرق و غرب آغاز شد. اختراع تسليحات هيدروژني باعث شتاب گرفتن اين رقابت‌ها شد كه در بحران تسليحاتي كوبا در سال 1962 / 1341 به اوج خود رسيد. ساخت اين سلاح‌ها در بين دهه‌هاي 1970 / 1350 و 1980 / 1360 ادامه پيدا كرد، اما گفتگوهاي خصوصي بين كرملين و كاخ سفيد و ديگر كشورها، تهديد يك جنگ اتمي تصادفي را كاهش داد. اين تهديدها در نهايت در دهه 1990 / 1370 و با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به كم‌ترين حد خود رسيد. اما برخي نگران جنگ بين دو كشور كره شمالي و كره جنوبي هستند.

شواهد: امروزه ترس‌ها از يك مركز تبادلات اتمي همراه با افزايش قدرت چين و پاسخ آمريكا و هم‌چنين احتمال جنگ بين هند و پاكستان و كره شمالي و جنوبي مي‌تواند باعث بروز درگيري‌هايي در سطح جهان شود. 

احتمال: 15 درصد

ترورهاي گسترده

از واقعه 11 سپتامبر 2001 كه به كشته شدن 3هزار نفر در نيويورك انجاميد، ترس از القاعده و ديگر شبكه‌هاي تروريستي افزايش يافته است. بسياري معتقدند اين گروه‌ها به دنبال تسليحاتي براي نابودي و تخريب گسترده در شهرهاي بزرگ غربي هستند و حتي ممكن است دست به حمله شيميايي يا بيولوژيكي بزنند.

اظهارات دولت‌ها در مورد چنين خطراتي فقط به ميزان كمي توانسته است نااميدي را در كشورهاي آمريكا و انگلستان كاهش دهد. گفته مي‌شود ديك‌ چني معاون رييس‌جمهور سابق ايالات متحده بارها از يك حمله اتمي به اين كشور اظهار نگراني كرده است.

در بسياري از نظريات، خصوصا آن‌هايي كه معتقدند حملات 11 سپتامبر در اصل توسط عناصر داخلي در دولت آمريكا طراحي و پياده‌سازي شده، اين اعتقاد وجود دارد كه يك حمله گمراه كننده اتمي ديگر نيز اتفاق خواهد افتاد تا توجهات را از بحران‌هاي غرب منحرف كرده و زمينه را براي ايجاد دولتي يكه تاز در جهان فراهم كند.

شواهد: اسامه بن لادن چند سال پيش ادعا كرد سازمان‌هايش به تاسيسات و تجهيزات اتمي دسترسي دارند، اگرچه اين ادعاها فقط براي ترساندن مردم بود؛ اما در اين بين نگراني‌هايي در مورد تسليحات اتمي متعلق به اتحاديه جماهير شوروي وجود دارد كه به خوبي نيز محافظت نمي‌شوند. به هر حال هيچ شواهدي كه نشان دهد القاعده يا هر كس ديگري به سلاح‌هاي اتمي دسترسي دارند به دست نيامده است. البته در اين بين نگراني‌هاي زيادي در مورد عدم ثبات رژيم پاكستان وجود دارد كه كشوري مجهز به تسليحات اتمي است. شايد القاعده بتواند از اين موقعيت استفاده كرده و به سلاح‌هاي اتمي دست بيابد.

احتمال: 20 درصد

نظريه Peak oil

كاهش ارزش سهام‌هاي جهاني نفت واقعا نشان دهنده فروپاشي اقتصادي جهان است حتي با وجودي كه ميزان طلاي سياه جهان نسبت به گذشته افزايش داشته است. اما بر طبق نظريه پيك اويل (peak oil) كه در مورد منابع، تقاضا و قياس منطقي آنهاست، در مقطعي زماني تقاضاي مصرف نفت بيش‌تر از ظرفيت منابع نفتي خواهد شد. اما اين اتفاق چه زماني رخ خواهد داد؟ عده‌اي معتقدند از چندي قبل اين اتفاق آغاز شده و عده‌اي ديگر نيز فاصله بين زمان حال تا سال 2020 را براي وقوع آن محتمل مي‌شمارند.

در اين بين برخي از سايت‌هاي آخرالزمان اين نظريه را مرتبط با رويداد مههم تقويم مايا در سال 2012 مي‌دانند. افزايش تقاضا نسبت به منابع موجود نفت مي‌تواند عواقب بسيار بدي در جهان داشته باشد؛ چرا كه اقتصاد اكثر كشورهاي دنيا به اين ماده وابسته است. كشاورزي نيز به طور كامل به كودهاي شيميايي بستگي دارد و صنعت پلاستيك نيز يكي از وابستگان اصلي به نفت است. به اين ترتيب مي‌توان منتظر فروپاشي نظم اجتماعي جهان در آينده نزديك باشيم.

شواهد: مطمئنا زمان فرا رسيدن نظريه Peak oil نزديك است، اما دو سوال مهم در اين بين باقي مي‌ماند: اين اتفاق چه وقت رخ خواهد داد و در آن زمان چه جايگزين‌هايي براي نفت وجود خواهد داشت؟

كينگ هابرت با استفاده از نظريه Peak oil نظريه ديگري را در سال 1956 / 1335 مطرح كرد كه بر اساس آن توانست به درستي زمان اوج توليد نفت آمريكا را در بين سال‌هاي 1956 تا 1970 پيش‌بيني كند. هم‌چنين اين نظريه توانست كاهش منابع و مناطق نفتي را نيز به درستي پيش‌بيني كند.

هرچند برخي افراد خوش‌بين‌تر معتقدند اين اتفاق تا قبل از سال 2020 رخ نخواهد داد، اما برخي ديگر معتقدند كارخانه‌هاي نفتي در مورد منابع موجود در زير زمين اغراق كرده‌اند و Oil peak چندي پيش رخ داده يا زمان رسيدن به آن نزديك است. كاهش سرمايه‌گذاري در ميدان‌هاي جديد نفتي در حين بحران جهاني نيز نشان مي‌دهد ما به طور كامل به منابع محدود خود وابسته هستيم.

احتمال: 40 درصد

نابودي كلوني زنبورها

نزديك به يك سوم كندوهاي تجاري زنبور عسل در كشور آمريكا بر اثر سندروم نابودي كلوني زنبورهاي عسل (CCD) در زمستان سال 2008 / 1386 از بين رفتند. در اين سندروم تمام زنبورهاي كارگر يك كلوني به طور ناگهاني مي‌ميرند و به اين ترتيب ملكه تنها در كندوي عسل رها مي‌شود. اين سندروم تاكنون در اروپا و در كشورهاي فرانسه، بلژيك، ايتاليا، پرتغال و اسپانيا ديده شده است.

دانشمندان معتقدند عواملي مانند انگل واروآ مايت، برخي حشره‌كش‌ها، ويروس فلج حاد اسرائيلي، تغييرات آب‌وهوايي و امواج تلفن‌هاي همراه مي‌تواند در اين بين موثر باشند، اگرچه كه هنوز هيچ كدام به عنوان مقصر اصلي اثبات نشده‌اند. 

هنوز هيچ درماني براي اين بيماري يافت نشده و در عين حال موارد جديدي نيز در كشورهاي ديگر جهان گزارش شده است. همه اين‌ها نشان مي‌دهد اين سندروم در حال تبديل شدن به يك بيماري فراگير جهاني است و مي‌تواند باعث نابودي زنبورها در آينده شود.

شواهد: به غير از نابودي زنبورها، برخي محصولات كليدي براي بشر مانند پنبه، لوبياي سويا و چند نوع دانه شامل گردوي برزيلي و بادام، انگورها، سيب‌ها و گل‌هاي آفتاب گردان كه منبع بخش عظيمي از روغن‌هاي گياهي است نابود خواهند شد. تقريبا يك سوم غذاي جهان وابسته به فعاليت زنبورهاي عسل است. اگر اين حشره منقرض شود، قحطي، خشونت و شورش جهان را در بر خواهد گرفت.

احتمال: 70 درصد

فروپاشي زيست‌محيطي

تاثير مخرب انسان روي محيط زيست قابل انكار نيست و تغييرات آب‌وهوايي از مهم‌ترين عوارض حيات بشر روي كره زمين به شمار مي‌آيد. اما در اين بين برخي معتقدند گرم شدن زمين يك دسيسه روشنفكرانه است و در اصل، زمين در طول يك دهه گذشته سردتر شده است.

فروپاشي زيست محيطي در اثر عواملي مانند گرم شدن كره زمين، سمي و آلوده شده درياها و نابودي برخي از گونه‌هاي بسيار مهم مانند زنبورهاي عسل اتفاق مي افتد و مي‌تواند تاثير بسيار زيادي روي تمدن بشري داشته باشد و حتي قسمت‌هايي از جهان را غير قابل سكونت كند.

البته دنيا در تلاش است كه با اين عوامل مبارزه كند و نتايج اجلاس كپنهاگ در دانمارك و كانكون در مكزيك، بشر را به كاهش ميزان توليد گازهاي گل‌خانه‌اي اميدوار كرده است. 

شواهد: عده‌اي از دانشمندان بالا رفتن دماي كره زمين را حداقل براي يك قرن باور ندارند. البته اين برخلاف گزارش هيئت بين دولتي تغييرات آب و هوايي (IPCC) در مورد افزايش دماي كره زمين و هم‌چنين بسياري از مجادلاتي علمي است كه به تغييرات آب و هوايي باور دارند.

البته تعدادي از اي‌ميل‌هايي كه در اين بين به بيرون درز كرد، اين شك را به وجود آورد كه دانشمندان دانشگاه ايست آنجليا اطلاعات آب و هوايي را تغيير داده‌اند و از آن زمان بحث‌ها در مورد تغييرات آب و هوايي بالا گرفته است. اما پروفسور جان بدينگتون مشاور ارشد دولتي در اين بين پافشاري مي‌كند كه ترديدها در مورد تغييرات آب و هوايي نبايد بهانه‌اي براي كم‌كاري‌ها در اين زمينه باشد. دانشمندان ناسا گزارش داده‌اند كه دهه گذشته گرم‌ترين دهه كره زمين بوده و اثبات مي‌كند كه دماي كره زمين در حال افزايش است. موسسه تحقيقات فضايي گدارد ناسا نيز اعلام كرده كه دماي زمين از سال 1880 تاكنون نزديك به 0.8 درجه افزايش يافته است.

منبع: خبرآنلاين