مطلب اول :
اینکه فرمودید اهل سنت روایات را قبول نمی کنند قطعا روایاتی که از طریق شیعه وارد شده مرادتان است ، اما در این مورد ما روایات فراوانی داریم که از طریق اهل سنت بوده و در کتب معتبر و مقبول آنها قرار دارد ،و حتی بسیاری از فقهای بزرگ اهل سنت بر طبق آن روایات ،فتوا بر وجوب اضافه کردن اله در صلوات نموده اند، توضیح اینکه :
در ذیل آیه « إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً ""خداوند و فرشتگانش بر پيامبر رحمت و درود مىفرستند اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمان او تسليم باشيد»(61 سوره احزاب)
در باره كيفيت صلوات بر پيامبر ص در روايات بىشمارى كه از طرق اهل سنت و اهل بيت رسيده صريحا آمده است كه" آل محمد" را به هنگام صلوات بر" محمد" بيفزاييد.
در" در المنثور (از تفاسیر اهل سنت ) از صحيح" بخارى" و" مسلم" و" ابو داود" و" ترمذى" و" نسايى" و" ابن ماجه" و" ابن مردويه" (اینها تماما از معتبر ترین و مهم ترین کتب روایی در نزد اهل سنت می باشند که روایاتشان تماما مورد قبول آنها است )و روات ديگرى از" كعب بن عجره" نقل شده كه" مردى خدمت پيامبر (ص )عرض كرد:
«اما السلام عليك فقد علمنا فكيف الصلاة عليك""" سلام بر تو را ما مىدانيم چگونه است، اما صلات بر شما بايد چگونه باشد"؟ پيامبر فرمود بگو:
اللهم صل على محمد و على آل محمد كما صليت على ابراهيم انك حميد مجيد، اللهم بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد.»
نامبرده (نويسنده تفسير در المنثور) علاوه بر حديث فوق، هيجده حديث
ديگر نقل كرده، كه در همگى تصريح شده كه" آل محمد" را بايد به هنگام صلوات ذكر كرد.
اين احاديث را از كتب معروف و مشهور اهل سنت از گروهى از صحابه از جمله" ابن عباس" و" طلحه" و" ابو سعيد خدرى" و" ابو هريره" و" ابو مسعود انصارى" و" بريده" و" ابن مسعود" و" كعب بن عجره" و امير مؤمنان على (ع) نقل كرده است ( تفسير" در المنثور" ذيل آيه مورد بحث، طبق نقل تفسير" الميزان" جلد 16 صفحه 365 و 366).
در صحيح" بخارى" كه معروفترين منابع حديث برادران اهل سنت است روايات متعددى در اين زمينه نقل شده كه در صورت تمایل مىتوانید به متن خود كتاب مراجعه كنید (صحيح بخارى جلد 6 صفحه 151)
در صحيح مسلم نيز دو روايت در اين زمينه آمده است (صحيح مسلم جلد 1 صفحه 305 باب الصلاة على النبى (ص))
در بعضى از روايات اهل سنت و بسيارى از روايات شيعه حتى كلمه" على" ميان" محمد" و" آل محمد" جدايى نمىافكند بلكه كيفيت صلاة به اين صورت است (اللهم صل على محمد و آل محمد).
اين بحث را با حديث ديگرى از پيغمبر گرامى اسلام ص پايان مىدهيم:
" ابن حجر(از علمای مطرح اهل سنت ) در" صواعق المحرقه " چنين نقل مىكند كه پيامبر ص فرمود:«لا تصلوا على الصلاة البتراء فقالوا و ما الصلاة البتراء؟ قال تقولون:اللهم صل على محمد، و تمسكون، بل قولوا اللهم صل على محمد و آل محمد"" هرگز بر من صلوات ناقص نفرستيد! عرض كردند: صلوات ناقص چيست؟فرمود: اينكه فقط بگوئيد" اللهم صل على محمد"و ادامه ندهيد، بلكه بگوئيد:اللهم صل على محمد و آل محمد"»( صواعق" صفحه 144)
و به خاطر همين روايات است كه جمعى از فقهاى بزرگ اهل سنت اضافه"" آل محمد" را بر نام آن حضرت در تشهد نماز واجب مىشمرند ( علامه حلى" در" تذكره" در بحث تشهد اين قول را علاوه بر همه علماى شيعه از امام احمد و بعضى از شافعيه نقل مىكند ).
جالب اينكه"امام شافعى" همين فتوا را در شعر معروفش صريحا آورده است، در آنجا كه مىگويد:
يا اهل بيت رسول اللَّه حبكم فرض من اللَّه فى القرآن انزله
كفاكم من عظيم القدر انكم من لم يصل عليكم لا صلاة له
" اى اهل بيت رسول اللَّه محبت شما از سوى خداوند در قرآن واجب شده است"" در عظمت مقام شما همين بس كه هر كس بر شما صلوات نفرستد نمازش باطل است.
مطلب دوم:
بحث قرآنی است :در آیه مبا هله می خوانیم «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِينَ""پس كسى كه مجادله كند ترا در آن پس از آنچه آمد ترا از دانش پس بگو بيائيد بخوانيم پسرانمان را و زنانمان را و زنانتان را و نفسهامان را و نفسهاتان را پس زارى نمائيم پس بگردانيم لعنت خدا را بر دروغگويان» (آل عمران 61) غالب مفسران و محدثان شيعه و اهل تسنن تصريح كردهاند كه آيه مباهله در حق اهل بيت پيامبر ص نازل شده است و پيامبر تنها كسانى را كه همراه خود به ميعادگاه برد فرزندانش حسن و حسين ع و دخترش فاطمه ع و على ع بودند، بنا بر اين منظور از" ابناءنا" در آيه منحصرا" حسن و حسين" ع هستند، همانطور كه منظور از" نساءنا" فاطمه ع، و منظور از" انفسنا" تنها على ع بوده است و احاديث فراوانى در اين زمينه نقل شده است.
از جمله شخصيتهاى سرشناس اهل سنت كه اين مطلب از آنها نقل شده افراد زير هستند:
1-" مسلم بن حجاج نيشابورى" صاحب" صحيح" معروف كه از كتب ششگانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد 7 صفحه 120 (چاپ محمد على صبيح- مصر).
2-" احمد بن حنبل" در كتاب" مسند" جلد 1 صفحه 185 (چاپ مصر).
3-" طبرى" در تفسير معروفش در ذيل همين آيه جلد سوم صفحه 192 (چاپ ميمنيه- مصر).
4-" حاكم" در كتاب" مستدرك" جلد سوم صفحه 150 (چاپ حيدر آباد دكن).
5-" حافظ ابو نعيم اصفهانى" در كتاب" دلائل النبوة" صفحه 297 (چاپ حيدر آباد).
6-" واحدى نيشابورى" در كتاب" اسباب النزول" صفحه 74 (چاپ الهندية مصر).
7-" فخر رازى" در تفسير معروفش جلد 8 صفحه 85 (چاپ البهيه مصر).
8-" ابن اثير" در كتاب" جامع الاصول" جلد 9 صفحه 470 (طبع السنة المحمدية- مصر).
9-" ابن جوزى" در" تذكرة الخواص" صفحه 17 (چاپ نجف).
10-" قاضى بيضاوى" در تفسيرش جلد 2 صفحه 22 (چاپ مصطفى محمد مصر).
11-" آلوسى" در تفسير" روح المعانى" جلد سوم صفحه 167 (چاپ منيريه مصر).
12-" طنطاوى" مفسر معروف در تفسير" الجواهر" جلد دوم صفحه 120 (چاپ مصطفى البابى الحلبى- مصر).
13-" زمخشرى" در تفسير" كشاف" جلد 1 صفحه 193 (چاپ مصطفى محمد- مصر).
14-" حافظ احمد بن حجر عسقلانى" در كتاب" الاصابة" جلد 2 صفحه 503 (چاپ مصطفى محمد- مصر).
15-" ابن صباغ" در كتاب" الفصول المهمة" صفحه 108 (چاپ نجف).
16- علامه" قرطبى" در تفسير" الجامع لاحكام القرآن" جلد 3 صفحه 104 (چاپ مصر سال 1936).
طبق آیه مباهله به امیرالمومنین اطلاق نفس پیامبر شده است «وَ أَنْفُسَنا"و خودمان را» مراد از نفس پيغمبر فقط على (ع) است زيرا خود پيامبر كه نميتواند مراد باشد زيرا او دعوت كننده است و معنى ندارد كه انسان خود را دعوت كند و هميشه داعى غير از مدعو است و دعوت كننده نمي تواند دعوت شده باشد پس حتماً مراد غير از نبى اكرم شخص ديگرى است و لذا حتماً اشاره به على عليه السلام است زيرا هيچكس نگفته كه غير از على و فاطمه و حسنين كسى در مباهله شركت داشته است و اين مطلب (كه در آيه على نفس پيغمبر خوانده شده) دلالت دارد بر علو مكان وى و درجهاى كه هيچكس به آن راه نيافته بلكه به نزديك آنهم نرسيده است و مؤيد آن از روايات يكى حديث شريف صحيح نبوى است كه پيغمبر درباره يكى از صحابه پرسيد كسى گفت على (ع)حاضر است حضرت فرمود من از نفس خود نپرسيدم كه على را نفس خود خوانده.
و حديث ديگرى كه پيامبر (ص) به بريده اسلمى فرمود: اى بريده على را دشمن مدار كه او از من است و من از اويم مردم از درختهاى متفرق خلق شدهاند و من و على از شجره واحده آفريده شدهايم.
و ديگر قول نبى اكرم است كه وقتى در جنگ احد على پيامبر را با دفاعهاى سخت خود از شر مشركان حفظ مىكرد جبرئيل به پيغمبر گفت على واقعاً با تو مواسات كرد. حضرت فرمود اى جبرئيل، على از من است و من از عليم.( ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج4، ص: 103)
وقتی علی (ع) نفس نبی (ص) باشد امر به صلوات به نبی (ص) امر به صلوات بر علی (ع) هم هست ، از طرفی کفو علی(ع) در عالم کسی نبود جز فاطمه زهرا سلام الله نتیجه اینکه امر به صلوات بر نبی (ص) امر به صلوات بر علی و زهرا (علیهماالسلام) است.پس با در کنار هم گزاردن ِآیات مباهله و آیه 61 سوره احزاب استفاده می شود که صلوات بر ( آل ) از قرآن است .
منبع دیگری چنین پاسخ داده :
برخی افراد آشنایی چندانی با آموزههای قرآنی و نیز احادیث پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله – حتی در منابع اهل سنّت – ندارند و تحت تأثیر تبلیغات گستردهی وهابیت [که انگلیس جهت نابودی اسلام (شیعه و سنی) بنیانگذاری کرده] قرار گرفته و گمان میکند که میتوان به ظاهر آیات قرآن بسنده نمود! و البته وهابیت حتی به ظاهر آیاتی که امر به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) مینماید، رجوع نمیکنند. مانند:
«قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرينَ»
(آل عمران، 32) ترجمه: بگو خدا و رسول را اطاعت كنيد اگر قبول نكردند بدانند كه خدا كافران را دوست نمىدارد.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً (النساء، 59)
ترجمه: هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد، و رسول و كارداران خود را [كه خدا و رسول علامت و معيار ولايت آنان را معين كرده] فرمان ببريد، و هر گاه در امرى اختلافتان شد براى حل آن به خدا و رسول مراجعه كنيد، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد اين برايتان بهتر، و سرانجامش نيكوتر است. خداوند متعال در کلام وحی، اوامر و احکام بسیاری دارد که بیان و آموزش چگونگی انجام آن را بر عهدهی حضرت رسول اکرم (ص) گذاشته و به مؤمنین و مسلمین امر نموده که از او اطاعت و تبعیت کنند. و فرموده: او را الگو (اسوه) قرار داده و از او یاد بگیرید. مثل احکام نماز یا حج یا ... – خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است که اقامهی نماز کنید، اما پاسخ به چگونه و در هر وقتی چند رکعت و ...؟ به تبعیت از ایشان بر میگردد. به همین دلیل «کتاب و سنت»، دو منبع اصلی فراگیری، استنباط و استخراج احکام در میان اهل تشیع و اهل تسنن است. صلوات نیز یکی از همین اوامر صریح الهی در قرآن کریم است. خداوند متعال فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً» (الأحزاب، 56)
ترجمه: خدا و فرشتگان او بر پيامبر اسلام درود مىفرستند، شما هم اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او صلوات بفرستيد، و آن طور كه بايد تسليم شويد. و بخش دوم همین آیه «وَ سَلِّمُوا تَسْليماً» که امر بر تسلیم شدن به اوامر پیامبر اکرم (ص) مینماید، خود مبین روح صلوات و پاسخگوی بسیاری از شبهات دیگر در این راستا میباشد. صلوات نیز یک دستوری مانند «أَقِمِ الصَّلاة – اقامهی نماز کنید» است. لذا مسلمانان همانگونه که از ایشان پرسیدند: چگونه اقامهی نماز کنیم و ایشان با اقامهی نماز فرمودند: همانگونه که من نماز به پا میدارم، در امر صلوات نیز پرسیدند: چگونه این امر الهی را به جای آورده و بر شما صلوات بفرستیم؟ که ذیلاً برخی از پاسخهای ایشان به نقل از معتبرترین منابع اهل سنت ایفاد میگردد تا رفع شبهه گردد:
الف - مردی خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد: «اما «السلام علیکم» فقد علمنا، فکیف «الصلاة علیک»؛ ما می دانیم سلام بر تو چگونه است؛ اما صلوات بر شما باید چگونه باشد»؟ پیامبر فرمود: بگو: «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید». (سنن ترمزی، ج5/ص359، ح 3220)
ب – ابن حجر نقل میکند که ایشان فرمودند: هرگز بر من صلوات ناقص نفرستید. عرض کردند: صلوات ناقص چیست؟ فرمود: این که فقط بگویید «اللهم صل علی محمد» و ادامه ندهید؛ بلکه بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد». (الصواعق المحرقه، ص 225)
پ – امام شافع، بنیانگذار مذهب شافعی در بیان وجوب صلوات بر آل محمد، در بیتی از شعری که سروده میگوید: «یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن انزله - کفاکم من عظیم القدر انکم من لم یصل علیکم لا صلاة له» (اسعاف الراغبین: 119)
ترجمه: ای اهل بیت رسول الله! محبت شما، از سوی خداوند در قرآن واجب شده است - در عظمت مقام شما، همین بس که هرکس بر شما صلوات نفرستد، نماز ندارد (نمازش قبول نیست).
لذا شافعیها و حنبلیها قید آل محمد (ص) را در ذکر صلوات واجب میدانند (الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 1/ص 236 و 367 ، ر.ک: المغنی/ابن قدامه،ج1/ص579). – و برخی چون ابوحنیفه، مشهور به امام اعظم، بنیانگذار مذهب حنفی آن را واجب نشمرده است، نه این که نفی نماید. (تذکرة الفقها، ج 1/ص 126) پس مسلمانان اهل تشیع و تسنن، با تأسی به آموزهی حضرت رسول اکرم (ص)، به هنگام ذکر صلوات باید بگویند: اللهم صل علی محمد و آل محمد. و البته ایشان در این آموزهها، به مقام اهل بیتشان (ع) متذکر شدهاند.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات:
www.x-shobhe.com
:: موضوعات مرتبط:
دانستنیها ,
,
:: برچسبها:
شبهات اهل سنت در مورد صلوات ,
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14